مادرت به تو سلام می‌دهد!

حضرت فاطمه سلام الله علیها در آخرین لحظات زندگی خود به فکر ما بوده و به حضرت علی علیه السلام در وصیت‌نامه سفارش می‌کنند:

ای علی! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم.
تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطّلاع نده.
تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام و درود می فرستم.

بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۴
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه

کاری از علیرضا خورده‌چی
دانش‌آموز پایه نهم

فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه

داستان مناظره عجیب علامه امینی با علمای اهل تسنن

زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می‌کنند.
اما علامه امینی امتناع می‌ورزد و قبول نمی‌کند .
آنها اصرار می‌کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.
به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می‌پذیرد و شرط می‌گذارد که فقط صرف شام باشد و هیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می‌پذیرند.
پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود ۷۰ الی ۸۰ نفر) می‌خواست بحث را شروع کند که… (ادامه در پایین)

علامه امینی گفت:

قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد.

اما باز آنها گفتند: پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد.

ضمناً تمام حضار در جلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می‌شود که صد هزار حدیث حفظ باشد.

آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید.

علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید. همه قبول کردند.

سپس علامه امینی فرمود: قال رسول الله (صلوات الله علیه): من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة: هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

سپس از تک‌تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند.

سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید، یک سوال از شما دارم، بعد از کل جمع پرسید:

آیا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) امام زمان خود را می‌شناخت یا نمی‌شناخت …؟

اگر می‌شناخت، امام زمان فاطمه (سلام الله علیها) چه کسی بود؟

تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند اگر بگوییم نمی‌شناخت، پس باید بگوییم که فاطمه (سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد و اگر بگوییم می‌شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده؟

در حالی که بخاری (از سرشناس‌ترین علمای اهل سنت) گفته: ماتت و هی ساخطة علیهما – فاطمه (سلام الله علیها) در حالی از دنیا رفت که به سختی از ابوبکر و عمر غضبناک بود “و چون مجبور می‌شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.

فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه

سلام بر سرور زنان اهل بهشت

مفضّل بن عمر گويد: به امام صادق عليه السّلام گفتم:

اينكه پيامبر صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم دربارۀ حضرت فاطمه عليها السّلام فرموده است: «فاطمه سرور زنان عالميان است»، آيا به اين معنى است كه او سرور زنان در زمان خود بوده است‌؟

امام صادق عليه السّلام فرمود: اين مقام براى مريم عليها السّلام بوده، و او سرور و بزرگ زنان در زمان خود بوده،

امّا فاطمه عليها السّلام بزرگ و سرور زنان عالميان، از اوّلين و آخرين ايشان است.

بحارالأنوار (جلد ۴۳) / ترجمه روحانی ; ج ۱ ص ۳۷۲
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه

سلام به حجت خدا بر حجج الهی!

از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است:

نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه علينا.

ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست.

فاطمیه

بالاترین تسبیح

از امام محمّد باقر عليه السّلام روایت شده است:

خداوند به ذكرى بهتر و بالاتر از تسبيح حضرت فاطمه عليها السّلام مورد تمجيد و پرستش قرار نمى‌گيرد؛

چرا كه اگر چيزى بالاتر از آن وجود داشت، رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم آن را به دخترش فاطمه عليها السّلام تعليم مى‌داد.

فاطمیه
عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال , جلد۱۱ , صفحه۱۰۳۰
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام  ,  جلد۴۳  ,  صفحه۶۴
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه
فاطمیه

وقتی که در سخت‌ترین روزت، مادرت به فریادت می‌رسد:

شيخ صدوق در كتاب امالى از رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم روايت نموده است:

… {در روز رستاخیز} از طرف خداوند رئوف ندا مى‌رسد: اى حبيبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمايم، شفاعت كن تا من بپذيرم. به عزت و جلال خودم كه امروز ظلم و ستم هيچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد.

در همين زمان است كه مى‌گويد: بار خدايا! فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادى ندا مى‌كند: فرزندان، شيعيان، دوستان و دوست دوستان ذرّيّة فاطمه كجايند؟ ايشان عموما در حالى كه ملائكۀ رحمت پروردگار آنان را احاطه كرده باشند مى‌آيند. سپس فاطمه جلو مى‌رود تا ايشان را داخل بهشت مى‌نمايد.

شيخ صدوق در كتاب امالى از رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم روايت نموده است:

هنگامى كه روز قيامت فرا مى‌رسد دخترم فاطمه در حالى مى‌آيد كه بر يكى از ناقه‌هاى بهشتى سوار است و از دو پهلوى آن ناقه حريرهاى بهشتى آويزان، مهار آن از مرواريد تازه، پاهايش از زمرّد سبز، دم آن از مشك ناب، ديدگانش از درّ و ياقوت سرخ خواهد بود.

قبّه‌اى از نور بر پشت آن ناقه نصب شده كه اندرون آن از بيرون آشكار، ميان آن حاوى عفو پروردگار و بيرون آن رحمت خداوند رحيم است. فاطمه تاجى از نور بر سر دارد كه داراى هفتاد پايه باشد، هر پايه‌اى از آن به وسيله مرواريدى مرصّع و نظير ستاره‌اى درخشان خواهد بود. در طرف راست و چپ فاطمه هر كدام هفت هزار ملك خواهد بود.

جبرئيل كه در آن هنگام مهار ناقه فاطمه را گرفته است با صداى بلند خواهد گفت: چشمان خود را ببنديد تا فاطمه دختر حضرت محمّد عبور نمايد. در آن روز هيچ پيغمبر و رسول و صديق و شهيدى نيست مگر اينكه ديدگان خويشتن را مى‌بندد تا اينكه زهرا از صحراى محشر عبور نمايد.

هنگامى كه آن بانو به زير عرش پروردگار مى‌رسد، از آن ناقه فرود مى‌آيد و مى‌گويد: اى پروردگار! بين من و آن افرادى كه در حق من ظلم نمودند و فرزندان مرا شهيد كرده‌اند قضاوت كن.

آنگاه از طرف خداوند رئوف ندا مى‌رسد: اى حبيبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمايم، شفاعت كن تا من بپذيرم. به عزت و جلال خودم كه امروز ظلم و ستم هيچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد.

در همين زمان است كه مى‌گويد: بار خدايا! فرزندان،شيعيان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادى ندا مى‌كند: فرزندان، شيعيان، دوستان،و دوست دوستان ذرّيّه فاطمه كجايند؟ ايشان عموما در حالى كه ملائكه رحمت پروردگار آنان را احاطه كرده باشند مى‌آيند. سپس فاطمه جلو مى‌رود تا ايشان را داخل بهشت مى‌نمايد.

بحارالأنوار (جلد ۴۳) / ترجمه روحانی ; ج ۱ ص ۸۴۲
فاطمیه