حل مشکل

همه ما تقريبا هر روز با مشكلاتی در زندگی خود رو به رو می شويم. خوشبختانه می توانيم بيشتر اين مشكلات روزانه را با فكر كردن به راه حل مناسب آن و استفاده از مهارت حل مسأله، حل كنيم.

چرا حل مسأله یک مهارت مهم برای سلامت روانی است؟

مشکلاتی که حل نمی‌شوند، می‌توانند بر سلامت ما تأثیر بگذارند. اگر در طول زمان، یک مسأله کوچک حل نشود، می‌تواند تبدیل به مسأله‌ای بزرگ شود به طوری که ما در انتها احساس درماندگی، استرس یا حتی افسردگی و ناامیدی خواهیم کرد. مطالعات نشان داده‌اند که حل مسأله مزایای خاصی دارد که عبارتند از:

  • عملکرد بهتر در مدرسه
  • روابط بهتر با دوستان و خانواده
  • اعتماد به نفس بیشتر
  • رضایت بیشتر از زندگی
حل مسأله

گام های ضروری برای حل يك مسأله پيچيده، نسبتا راحت هستند: 

ولی ما هرگز چنين گام هايی را ياد نگرفته‌ايم.

گام اوّل: تعيين مشكل

  • به احساس های خود توجه كنيد

احساسات منفی شما نشان می‌دهند که با مشكلی رو به رو هستيد و به اين طريق می‌توانيد مشكلات را زود شناسايی کرده و برای حل آن‌ها وارد عمل شويد. به عنوان مثال، اگر هر وقت با مدير يا ناظم خود حرف می‌زنيد احساس خشم می‌کنيد، اين نشان می‌دهد که در محيط مدرسه با مشكلی رو به رو هستيد.

  • يك ليست تهيه كنيد

فهرستی از مشكلاتی که بايد حل شوند، قبل از اين که حاد شوند، تهيه کنيد مثل مشللكلاتی که مدت‌هاست وجود دارند و به نظر می‌رسد برای مدتی حل شده‌اند، اما بعد دوباره ظاهر می شوند.

  • دنبال فرصت باشيد

به دنبال هر فرصت يا چالشی برای يافتن راه کار باشيد و تنها به نكته‌های منفی دقت نكنيد. اگر مشكل ترسناک به نظر نرسد، راحت‌تر می‌توانيد آن را حل کنيد. به عنوان مثال ،يكی از راه‌های پرداختن به مشكلی که با معلم خود داريد، اين است که آن را فرصتی برای بهبود فضای مدرسه خود در نظر بگيريد.

حل مسأله تعریف مشکل

گام دوم: تعريف مشكل

تا زمانی که مشكل را تعريف نكرده باشيد، نمی‌توانيد آن را حل کنيد، برای اين کار، اين سوال‌ها را از خودتان بپرسيد:

  • وضعيت کنونی من چيست؟
  • چه اتفاقی افتاده که باعث ناراحتی من شده است؟
  • دوست دارم وضعيتم چطور باشد؟
  • اگر بخواهم ناراحت نباشم، اوضاع بايد چطور باشد؟
  • موانع کار من چه هستند؟
  • بين من و آن وضعيتی که دوست دارم، چه موانعی وجود دارد؟

چند نکته:

تا آنجا که امكان دارد جزيی و دقيق باشيد: مشكل خود را به دقت تعريف کنيد، اگر مشكل تان را نامفهوم تعريف کنيد، به سختی می‌توانيد بفهميد که چگونه بايد برای حل آن اقدام کنيد. به عنوان مثال، حل يك مشكل مالی با گفتن چيزی مثل «من مشكل مالی دارم» کار سختی است و تعريف بهتر اين است که «من پول کافی برای پرداخت حداقل هزينه را ندارم.»

حقايق را ببينيد: تعريف مشكل را با نظر خود قاطی نكنيد، تعريف شما بايد فقط بيانگر حقايق باشد. يك تعريف بد از مشكل مالی اين است: «آدم‌های مقابل من همه مشكل دارند» حتی اگر چنين چيزی حقيقت داشته باشد، چنين تعريف دردی را دوا نمی‌کند.

بدبين نباشيد: وقتی بدبين باشيد، يافتن راه حل سخت‌تر می‌شود. به عنوان مثال شايد دوست داشته باشيد يك کامپيوتر داشته باشيد اما امكان خريد آن را نداشته باشيد. در اين حالت، تعريف خيلی بدبينانه اين است:
«چطور می‌توانم پول کافی برای خريد کامپيوتر را به دست بياورم» اما تعريف بهتر اين است که: «چطور می‌توانم به کامپيوتر دسترسی پيدا کنم؟» وقتی مشكل‌تان را به اين شكل تعريف می‌کنيد، خريد کامپيوتر تنها يكی از راه کارهاست و راه کار ديگر می‌تواند استفاده از کامپيوترهای مدرسه، مراکز خدمات کامپيوتری و يا کامپيوتر دوستان‌تان باشد.

گام سوم: تعیین اهداف

يك کار خوب اين است که از قوانين SMART استفاده کنيد:

  • مشخص (Specific)
  • قابل اندازه گيری (Measurable)
  • قابل دستيابی (Attainable)
  • واقع گرايانه (Realistic)
  • با زمان بندی مشخص  (Time limited)
حل مسأله تعیین هدف

به عنوان مثال، اگر امتحان داريد، هدف تان بايد اين باشد: «مطالعه روزانه چند صفحه از کتاب تا روز امتحان.»، اما اين هدف: «مطالعه تمام کتاب در شب امتحان» چندان منطقی نيست.

گام چهارم: تعیین راه کارها

گير افتادن در عادت قديمی تكرار ايده‌های هميشگی، به آسانی پيش می‌آيد. اما وقتی مشكلات پيچيده در ميان باشند، اولين ايده‌ها هميشه بهترين‌ها نيستند! برای اين کار به مسايل زير توجه کنيد:

كميت: وقتی گزينه‌های مختلفی داريد، بهتر می توانيد يك راه کار خوب را از ميان آن‌ها انتخاب کنيد. حداقل سه يا چهار راه کار را يادداشت کنيد: هر چه بيشتر، بهتر!

قضاوت نكنيد: تصميم نگيريد که ايده‌های تان خوب، بد يا بی‌ارزش هستند. اگر مسخره‌ترين ايده‌ها را هم در نظر بگيريد، احتمال يافتن راه کار بيشتر می‌شود.

تنوع: انواع مختلفی از راه کارها را در نظر بگيريد.

چند نکته

از ديگران كمك بخواهيد
ايده‌های تازه‌ای از دوستان، خانواده يا متخصصان کسب کنيد. اين جنبه مهمی از حمايت اجتماعی است که می‌تواند استرس شما را کاهش دهد.

 راه كارها را تركيب كنيد
برخی از راه حل‌هايی که به نظر احمقانه می‌رسند، در ترکيب با ساير ايده‌ها مفيد می‌شوند.

گام پنجم: انتخاب یک راه کار

هميشه راه کار مناسب را برای مشكل خود انتخاب کنيد؛ نه بهترين راه کار را. کليد کار اين است که راه کاری را انتخاب کنيد که بيشترين مزايا و کمترين هزينه‌ها را داشته باشد (هر راه کاری را که انتخاب کنيد، به هر حال با چند جنبه منفی آن هم روبه رو خواهيد شد) از سوالات زير به عنوان راهنمايی برای انتخاب بهترين راه کار استفاده کنيد:

  • آيا راه کار منتخب به من کمك می‌کند به اهدافم برسم و مسأله‌ام را حل کنم؟

اگر راه کارتان مشكل شما را برطرف نمی‌کند، بهتر است آن را انتخاب نكنيد.

  • اگر این راه کار را انتخاب نکنم، چه احساس خوب یا بدی پیدا خواهم کرد؟

برخی اوقات راه حل‌هایی را پیدا می‌کنیم که مشکل‌مان را خیل خوب حل می‌کنند. با این حال، اگر پس از استفاده از یک راه کار احساس وحشتناکی پیدا می‌کنید، شاید آن راه کار مناسب موقعیت شما نباشد.

حل مسأله انتخاب راه کار
  • این راه کار چه مقدار زمان و تلاش می‌طلبد؟

راه کارهایی که زمان و انرژی زیادی را می‌طلبند، شاید بهترین انتخاب نباشند، خصوصا اگر نتوانیم آن‌ها را به شکل واقع گرایانه انجام دهیم.

  • آیا راه کار منتخب، در آینده مزایای بیشتری نسبت به هزینه‌ها خواهد داشت؟

وقتی به مزایا و هزینه‌ها نگاه می‌کنیم، ایده بهتر این است که ببینیم راه کار متخب چه تأثیری بر ما و دیگران می‌گذارد ( هم حالا و هم در آینده)؟

ویژگی‌های راه کار خوب

ويژگی‌های يك راه كار خوب:

  • قابل اجرا باشد
  • راحت باشد
  • قابليت انعطاف داشته باشد
  • متناسب با توان و امكانات ما باشد
  • کمترین هزینه و بیشترین سود را داشته باشد
  • در زمان تعیین شده ما را به هدف برساند

گام ششم: اجرای راه کار منتخب

پس از اينكه راه کاری را انتخاب کرديد، بايد برای اجرای آن برنامه‌ريزی کنيد. تمام گام‌هايی را که بايد برای اجرای راه کار منتخب انجام دهيد ،يادداشت کنيد. اگر بدانيد که چه بايد بكنيد، با احتمال بيشتری آن را انجام خواهيد داد.

گام هفتم: بررسی پیشرفت کار

ايده خوبی است که ميزان پيشرفت واقعی خود را در اجرای راه کار منتخب‌تان بررسی کنيد. اگر مشكل شما در حال حل شدن باشد، بايد بابت اين کار خوب به خود جايزه بدهيد اما اگر راه کارتان جواب نداده، به ياد داشته باشيد که گاهی اوقات اوضاع طبق بهترين برنامه‌ها هم پيش نمی‌رود.
وقتی راه کارتان به ظاهر جواب نداده، چه می‌توانيد انجام دهيد؟ به اين سوالات جواب دهيد:

  • آيا مشكلم را درست تعريف کرده‌ام؟
  • آيا اهدافم غير واقع گرايانه بود؟
  • آيا راه کار بهتری وجود داشت؟
  • آيا راه کار منتخب را به درستی اجرا کرده‌ام؟
کلید حل مسأله

بسياری از مشكلات نيازمند اين هستند که بيش از يك بار اين گام‌ها را طی کنيم تا به راه کار رضايت بخش برسيم. اين مسأله طبيعی است، خصوصا برای مشكلات پيچيده‌تر.