سلام
می‌دانم که می‌دانی؛
چیزی به بزرگ‌ترین عید خداوند، “عید غدیر” نمانده‌است!
عیدی شگرف و بزرگ که آموختنی و تماشایی است!
به ما اجازه داده و آموخته‌اند؛ با امام خود حرف بزنیم!
ما حرف زده‌ایم و عیدی خواسته‌ایم.
اگر خواستی: تو هم با “امیرغدیر”حرف بزن و عیدی بخواه!
این دل نوشته ماست
و حالا نوبت توست…!

غدیر نزدیک است

دل نوشته‌ای برای شما؛ ای امیر “غدیر“:

می‌دانم؛
حق با شماست“*
این را امین‌ترین پیام‌آور خدا گفته‌است.
و می‌دانم؛
من ثروتمندم که از کودکی، پس از هر زمین خوردن، به اعجاز نام شما، ایستادن را تجربه کرده‌ام.
و می‌دانید؛
چه قدر دلم برای نگاهبانی از این ثروت بزرگ شور می‌زند!
امروزها که زمین و آسمان چراغان عید شماست،
می‌شود دعایم کنید؛
نهال متبرک مهر شما که از کودکی در قلبم روییده‌است،
در تندبادهای بی امان روزگار، خم نشود و تا زنده‌ام در جانم ببالد و قد بکشد؟
ای پیشوای روسپیدان!
می‌شود دعایم کنید؛
تا زنده‌ام روسپید محبت شما بمانم؟
می‌شود کاری کنید تا کاری کنم تا عمر دارم؛
با شما
با “حق“بمانم؟

چه قدر خوب می‌شود اگر؛
ماندن در راه شما؛ عیدی این “غدیر“ما باشد…

قربان محبت شما

* پیام آور خدا -که دورد خدا هدیه بر او باد- فرمود: «علیٌ مع الحق و الحقُّ مع علی»